۱۷ تير ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۹
کد خبر: ۵۷۰۸۰۱

یادداشت | احیاگر شیعه

یکی از نکات مهم درباره امام صادق(ع) این است که بعضا از ایشان به عنوان مؤسس مذهب شیعه یاد می‌شود که اشتباه است. شیعه از زمان پیامبر اکرم(ص) بوده و امام صادق در واقع احیاگر و مروج مذهب شیعه بوده است.
امام صادق علیه‌‌السلام

به گزارش سرویس فرهنگی اجتماعی خبرگزاری رسا، دوران امامت امام صادق علیه‌السلام نسبت به سایر ائمه علیهم‌السلام دارای ویژگی خاصی بوده است. با توجه به شرایط سیاسی که در زمان امام باقر و امام صادق علیهما‌السلام و درگیری بین بنی امیه و بنی عباس به وجود آمد فرصت ببیشتری برای این این دو امام، به خصوص امام صادق علیه‌السلام به وجود آمد تا مردم از معارف ناب الهی بهره ببرند و از محضر این بزرگان استفاده ‌کنند.

شاگردان زیادی از محضر امام صادق علیه السلام استفاده کرده‌اند و به واسطه آنها احادیث ایشان سینه به سینه و نسل به نسل به دست ما رسیده است. شاگردان امام منحصر در شیعیان نبودند و عده‌ای از اهل سنت هم افتخار شاگردی ایشان را داشته‌اند که مهم‌ترین آن‌ها ائمه چهار گانه اهل سنت هستند که مستقیم یا با واسطه شاگرد حضرت بوده‌اند. 

آن دوره، عصر طلایی شکوفایی علم و دانش بود و معارف ناب شیعی بیشتر از هر زمانی نسبت به دوران سایر ائمه علیهم‌السلام منتشر شد. وقتی منابع روایی را ملاحظه می‌کنیم به روشنی شاهد هستیم که بیشتر احادیث شیعه از امام صادق علیه‌السلام صادر شده و منابع شیعه پر از«قال الصادق» است.

تربیت شاگردان متخصص

تربیت شاگردان مختلف با تخصص‌هایی ویژه، از فعالیت‌های فرهنگی مهم امام علیه‌السلام بوده است.  زرارة، هشام بن حکم ، هشام بن سالم، ابان بن تغلب، مؤمن طاق، محمد بن مسلم و... از جمله شاگردان و اصحاب مهم حضرت بوده‌اند که هریک از این‌ها جزء مردان بزرگ علمی به حساب می‌آیند. مثلا هشام بن حکم در امامت تخصص داشت و مناظره او با «عمرو بن عبید» معروف است که از امام به عنوان قلب عالم هستی یاد کرده است. مسلم و زراره در فقه سرآمد بودند و همین‌طور سایر شاگردان در  رشته‌ای تخصص داشتند. اصولا یکی از ویژگی‌های بارز شاگردان حضرت این بود که هریک در رشته‌ای متخصص بودند و بعضا کسانی که از امام سؤالی داشتند و خدمت ایشان می‌آمدند، حضرت آن‌ها را به  نزد اصحابش  می‌فرستاد.

مثلا در مجلسی  مرد شامی خدمت حضرت آمد که در زمینه‌های مختلف نیز سؤال داشت و می‌خواست که  خود حضرت پاسخ سؤالاتش را بدهد و با خود ایشان بحث کند ولی حضرت در هر رشته‌ای او را سراغ یکی از اصحاب می‌فرستاد و خود ایشان هم ناظر بر این سؤال و جواب‌ها بود.  

امام علیه‌السلام درباره کیفیت قرائت قرآن به او فرمود که با حمران بحث کند. بعد از بحث با حمران مرد شامی گفت که می‌خواهد درباره فقه با حضرت مناظره کند . امام به زراره فرمود که با او بحث کند. در بحث کلام امام به مؤمن طاق دستور داد که با او بحث کند و در زمینه‌های دیگر مثل توحید و امامت، هشام بن سالم و هشام بن حکم را مأمور به مناظره با او کرد و همگی او را محکوم کردند.    

مرد شامى‏ به امام عرض کرد: مثل اينكه شما می‌خواهى به من بفهمانى كه در ميان شاگردانت چنين اشخاصى هستند؟

امام فرمود: همين طور است. سپس امام روش هریک ازمناظره‌‌ها را بیان کرد؛ از جمله اینکه فرمود: برادر شامى! اما حمران، تو را با زبان گرفت، متحير شدى و مغلوب شدی ولى يک سؤال واقعى نمود جواب آن را ندانستى؛ زراره با تو به قياس مناظره كرد، قياس او بر تو غالب آمد. هشام‏ بن‏ سالم‏ گاهى به زمين می‌خورد و گاهى حركت می‌كرد، ولى هشام ابن حكم هر چه گفت واقعيت و حقيقت بود، نگذاشت آب دهانت را فرو برى.

برادر شامى! خداوند حق را به باطل آميخته و در اختيار مردم جهان گذاشته، پيامبران را فرستاده تا  بين حق و باطل تمیز بدهند. به انبيا و اوصيا حق و باطل را شناسانده و پيامبران را جلوتر از اوصياء فرستاد تا به مردم معرفى كنند، كسانى را كه خداوند به آنها مزيت عنايت فرموده و آنها را به مقام رهبرى اختصاص بخشيده است.

اگر باطل و حق هر یک جداگانه بودند، مردم احتياج  به پيامبر و جانشين او نداشتند، ولى خداوند آن دو را مخلوط كرد و پيامبران و جانشينان آنها را موظف نمود تا بين حق و باطل، براى بندگانش تميز بدهند.

مرد شامی در نهایت از شیعیان می شود و امام عليه‌السلام  به هشام بن حكم فرمود: اين مرد را تعليم بده، من دوست دارم شاگرد تو باشد. رجال کشی / ص275

از این سیره این نکته را می‌توان برداشت کرد که  حوزه‌های علمیه  اگر می خواهند کارآمد و پاسخگو باشند باید تخصصی شوند و افرادی در رشته‌های مختلف دینی متخصص شوند.  حوزه در طول سال‌های اخیر و با گسترش مراکز تخصصی  و  تربیت متخصص در رشته‌های خاص دینی تا حدودی به این سیره نزدیک شده است و این روند با جدیت و عمق علمی بیشتر باید ادامه پیدا کند.

عصر فرقه‌های گوناگون

عصر امام صادق علیه‌السلام عصر برخورد انديشه‌ها و پيدايش فرق و مذاهب مختلف نيز بود. در اثر برخورد مسلمين با عقايد و آراى اهل كتاب و نيز دانشمندان يونان، شبهات و اشكالات گوناگونى پديد آمده بود.

در آن زمان فرقه هايى همچون: معتزله، جبريه، مرجئه، غلات، زنادقه، مشبه، متصوفه، مجسمه، تناسخيه و امثال اين‌ها پديد آمده بودند كه هر كدام عقايد خود را ترويج مى‌كردند.

از اين گذشته در زمينه هر يك از علوم اسلامى نيز در ميان دانشمندان آن علم اختلاف نظر پديد مى‌آمد، مثلاً در علم قرائت قرآن، تفسير، حديث، فقه و علم كلام بحث‌ها و مناقشات داغى در می‌گرفت و هر كس به نحوى نظر مى‌داد و از عقيده‌اى طرفدارى می‌كرد. (سیره پیشوایان/ص355)

مبارزه با قیاس

یکی از مباحث انحرافی که در زمان امام صادق علیه‌السلام شکل گرفت و یا تقویت شد بحث قیاس بود که از ادله استنباطی اهل سنت است. ابوحنیفه که از ائمه اهل سنت  و  رئیس مذهب حنفی است از سردمداران استفاده از قیاس است که در شیعه باطل است و امام صادق علیه‌السلام حداقل در یک مجلس مناظره‌ای با او در این باره داشته و ابوحنیفه را محکوم نموده ولی متأسفانه او همچنان بر استفاده خود از قیاس پایبند بوده و تا به امروز نیز یکی از منابع استنباطی حداقل بخشی از اهل سنت است.

قیاس مورد بحث همان تمثیل منطقی است که قیاس مستنبط العله نام دارد.   به این صورت که مثلاً گفته شود: حکمِ شرابِ خرما(نبیذ) مانند شراب انگور است؛ برای اینکه هر دو مسکر و مست کننده هستند. چنین قیاسی باطل است و در آن مناظره معروف بین امام صادق علیه‌السلام و ابوحنیفه حضرت مثال‌هایی را ذکر می‌کند که مخالف این قیاس است و این نکته را نیز می‌فرماید که اولین کسی که قیاس کرد شیطان بود. از جمله مثال‌هایی که حضرت بیان می‌کند و ابو حنیفه هم حرفی برای گفتن نداشت این است که حضرت به او فرمود:

 به نظر تو كشتن كسى به ناحق، مهم‌تر است يا زنا؟

ابوحنیفه: كشتن به ناحق.

امام علیه‌السلام: پس چرا براى اثبات قتل، دو شاهد كافى است؛ ولى براى ثابت نمودن زنا چهار گواه لازم است؟ آيا اين قانون اسلام با قياس توافق دارد؟

ابوحنیفه: نه.

امام علیه‌السلام: بول نجس‌تر است يا منى؟

ابوحنیفه: بول.

امام علیه‌السلام: پس چرا خداوند در مورد اول، مردم را به وضو امر كرده؛ ولى در مورد دوم دستور داده غسل كنند؟ آيا اين حكم با قياس توافق دارد؟

ابوحنیفه: نه.

امام علیه‌السلام: نماز مهم‌تر است يا روزه؟

ابوحنیفه: نماز.

امام علیه‌السلام: پس چرا بر زن حائض قضاى روزه واجب است؛ ولى قضاى نماز واجب نيست؟ آيا اين حكم با قياس توافق دارد؟

ابوحنیفه: نه. (ر.ک بحارالانوار/ ج10/ص220)

این‌ها نمونه‌ای از مثال‌هایی است که حضرت برای بطلان قیاس مطرح می‌کند و جالب اینجا است که ابوحنیفه نیز قبول می‌کند ولی باز هم از قیاس استفاده کرد.

توحید مفضل

یکی از یادگارهایی که از امام صادق علیه‌السلام به دست ما رسیده  «توحید مفضل» است. مطالب جالبی درباره خداشناسی در آن ذکر شده که در منابع روایی شیعه آمده است. خوشبختانه این مباحث به  صورت جداگانه چاپ و ترجمه  شده است و برای همگان قابل استفاده است و جا دارد که از  کتاب‌هایی باشد که به دیگران به خصوص جوانان هدیه داده شود که در تقویت خداشناسی و توحید بسیار می‌تواند مؤثر باشد.

احیاگر و مروج مذهب شیعه

یکی از نکات دیگر درباره امام صادق علیه‌السلام این است که بعضا از  ایشان به عنوان مؤسس مذهب شیعه یاد می‌شود که اشتباه است. شیعه از زمان پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بوده و امام صادق علیه‌السلام در واقع احیاگر و مروج مذهب شیعه بوده است و ظاهرا از این جهت است که مذهب شیعه را مذهب جعفری نیز می‌گویند، نه اینکه مؤسس مذهب شیعه امام صادق علیه‌السلام باشد. این نکته مهمی است که اگر به آن بی توجهی شود چه بسا دستاویزی برای دشمنان شیعه شود و تهمت‌هایی ناروا را  به شیعه منسوب کنند؛ همچناکه تهمت‌هایی را در طول تاریخ و تا زمان حال به شیعه نسبت داده‌اند. /999/ی۷۰۳/س

بابک شکورزاده  

 

 

ارسال نظرات